داستان،حکایت،دوزد، رمشک
،وب سایت خبری، رمشک،دهستان رمشک
 

داستان،حکایت،دوزد،

 

یکی بود یکی نبود

 

 تاجری بود که کارش خرید و فروش پنبه بود و کار و بارش سکه شده بود .

 

تا آنجا که  بازرگانان دیگر به او حسودی می کردند یک روز یکی از بازرگان ها نقشه ای کشید و شبانه به انبار پنبه ی تاجر دستبرد زد .

 

به تنهایی شب تا صبح پنبه ها را از انبار بیرون کشید و در زیرزمین خانه ی خودش انبار کرد .

 

صبح که شد تاجر پنبه خبر دار شد که ای دل غافل تمام پنبه هایش به غارت رفته است .

 

داد و فریاد کنان به نزد قاضی شهر رفت و گفت

 

 خانه خراب شدم . قاضی هم دستور داد که مامورانش به بازار بروند و پرس و جو کنند و دزد را پیدا کنند . اما نه دزد را پیدا کردند و نه پنبه ها را .

 

قاضی با عصبانیت گفت

 

 چرا دست خالی برگشتید ؟

 

 حتی به کسی مشکوک نشدید

 

 ماموران گفتند

 

 چرا بعضی ها درست جواب ما را نمی دادند ما به آنها مشکوک شدیم

 

قاضی گفت

 

 از این ستون به آن ستون فرج است بروید آنها را بیاورید .

 

 ماموران رفتند و تعدادی از افراد را دستگیر کردند و آوردند

 

قاضی تاجر پنبه را صدا کرد و گفت به کدام یک از این ها شک داری ؟

 

 تاجر پنبه گفت به هیچ کدام

 

قاضی فکری کرد و گفت

 

 ولی من دزد را شناختم

 

 دزد بیچاره آن قدر دست پاچه بوده و عجله داشته که وقت نکرده جلو آیینه برود و پنبه ها را از سر و ریش خودش پاک کند

 

 ناگهان یکی از همان تاجرهای محترم دستگیر شده دستش را به صورتش برد تا پنبه را پاک کند .

 

قاضی گفت

 

دزد همین است

 

 تاجر محترم گفت

 

من پنبه های همکارم را ندزدیده ام ؟

 

قاضی گفت

 

 همین حالا مامورانم را می فرستم تا خانه ات را بازرسی کنند

 

 یک ساعت بعد ماموران خبر دادند که پنبه ها در زیر زمین تاجر انبار شده است و او هم به جرم خود اعتراف کرد و از آن به بعد می خواهند بگویند که آدم خطا کار خودش را لو می دهد.

 

می گویند : پنبه دزد ، دست به ریشش می کشد .

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





  • نوشته : نظام اربابی پور
  • تاریخ: شنبه 13 شهريور 1395برچسب:داستان،داستان دزد،حکایت،حکایت دوزد،دوزد،,

  • lovenar

    نظام اربابی پور

    lovenar

    http://lovenar.loxblog.com

    رمشک

    داستان،حکایت،دوزد،

    رمشک

    كد ساعت و تاريخ

    با سلام خدمت شما دوست عزیز نظامم اهل دهستان رمشک از توابع شهرستان قلعه گنج استان کرمان رشته درسیم هستش علوم انسانی حتما به وب شما هم سرمیزنم وخوشحال میشم اگه توی نظرسنجی شرکت کنید و یا عضوخبرنامه بشید متشکرم. ‏ با عرض سلام و خوش امد گویی خدمت شما بازدید کننده گرامی در این وب سعی در معرفی دهستان رمشک در دنیایی مجازی داریم که البته مطالب دیگری هم قرار خواهد گرفت در حدتوان

    رمشک